کد مطلب:212697 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:61

ذریح محاربی
ذریح [1] ثقه ای جلیل القدر، و از اصحاب حضرت صادق [2] ، و حضرت كاظم علیهماالسلام است. [3] .

او، اصل و كتابی دارد كه عده ای از اصحاب از او نقل كرده اند. [4] .

شیخ صدوق (ره)، از عبدالله بن سنان، روایت كرده كه گفت: به امام صادق (ع) عرض كردم: خدا مرا فدای تو گرداند! معنای آیه «ثم لیقضوا تفثهم و لیوفوا نذورهم» [5] - آن گاه كثافاتی كه در حال احرام بر ایشان است ازاله كنند و به نذرهایشان وفا كنند - چیست؟ فرمود: قضاء تفث، گرفتن ناخن و اشباه آن است. گفتم: قربانت گردم، ذریح محاربی، از شما، نقل كرد كه فرموده بودید كه «لیقضوا تفثهم» لقاء امام است و «ولیوفوا نذورهم» این مناسك است. فرمود: ذریح درست گفته و تو هم راست می گویی؛ همانا از برای قرآن ظاهر و باطنی است، و چه كسی بتواند تحمل كند آن چه را كه ذریح تحمل كرده. [6] .

این جمله امام، دلالت بر علو مرتبه و عظمت منزلت ذریح محاربی دارد.



[ صفحه 188]



عبدالله بن طلحه نهدی [7] نقل كرده كه ذریح به امام صادق (ع) عرض كرد: من به شما حاجتی دارم. امام فرمود: حاجتت را بخواه كه برآوردن آن نزد من بسیار محبوب است. [8] .

رجال حدیث به روایاتی كه ذریح نقل كرده عنایتی تمام داشته اند: ابن ابی عمیر راجع به دین و قرض، به حدیثی از ذریح استناد می نماید كه ما آن را به شرح زیر ذكر می كنیم:

«روی الشیخ الصدوق (ره) فی فقیه عن ابراهیم بن هاشم ان محمد بن ابی عیمر (ره) كان رجلا بزازا فذهب ماله و افتقر و كان له علی رجل عشرة الاف درهم فباع دارا له كان یسكنها بعشرة الاف درهم و حمل المال الی بابه، فخرج الیه محمد بن ابی عمیر فقال: ما هذا؟ قال: هذا مالك الذی لك علی. قال: ورثته؟ قال: لا. قال: و هب لك؟ قال: لا. قال: فهو ثمن ضیعة بعتها؟ قال: لا. قال: فما هو؟ قال: بعت داری التی اسكنها لا قضی دینی. فقال محمد بن ابی عمیر: حدثنی ذریح المحاربی عن ابی عبدالله (ع) قال: لا یخرج الرجل عن مسقط راسه بالدین، ارفعها فلا حاجة لی فیها و الله انی محتاج فی وقتی هذا الی درهم و ما یدخل ملكی منها درهم - شیخ صدوق (ره)، در كتاب فقیه، از ابراهیم بن هاشم، روایت كرده كه گفت: محمد بن ابی عمیر مردی بزاز بود، پس ثروتش را از دست داد و بینوا گشت؛ لیكن از مردی ده هزار درهم طلبكار بود. مدیون و بدهكار، خانه مسكونی خود را به ده هزار درهم فروخت و پول ها را به در منزل ابن ابی عمیر آورد و در را كوبید. محمد بن ابی عمیر بیرون آمد و گفت: این پول ها برای چیست؟ گفت: طلبی است كه از من داری. گفت: این ارث است كه به تو رسیده؟ گفت: نه. گفت: كسی به تو بخشیده؟ گفت: نه. گفت: پول مزرعه ای است كه فروخته ای؟ گفت: نه. گفت پس این چیست؟ گفت: خانه مسكونی ام را فروخته ام كه طلب تو را بدهم. محمد بن ابی عمیر گفت: حدیث كرد مرا ذریح محاربی از امام صادق (ع) كه فرمود: آدمی به واسطه دین و بدهكاری از خانه خودش بیرون نمی رود (و ملزم به فروش نمی شود)، پول ها را بردار كه مرا به این احتیاجی نیست، و حال آن كه، به خدا قسم، الان به یك درهم نیازمندم، اما یك درهم از این پول را قبول نمی كنم، و وارد در ملك من نخواهد شد. [9] .

نویسنده گوید: فقهاء فرموده اند: اگر بدهكار غیر از خانه ای كه در آن نشسته، و اثاثیه



[ صفحه 189]



منزل و چیزهایی دیگری كه بدان محتاج است، چیزی نداشته باشد، طلبكار نمی تواند طلب خود را از او مطالبه كند، بلكه باید صبر كند تا بدهكار بتواند بدهی خود را بدهد؛ لیكن اگر خود مدیون خانه اش را فروخت و با طیب نفس بدهكاری اش را پرداخت، برای طلبكار، قبول آن مانعی ندارد. جناب ابن ابی عمیر، چون مردی احتیاط كار بوده، از قبول آن پول خودداری فرموده، و الا شرعا اشكال نداشته.

كشی، از طریق صفوان و جعفر بن بشیر، از ذریح محاربی، روایت كرده كه امام صادق (ع) فرمود: خداوند تبارك و تعالی از روزی آدم را قبض روح فرمود، زمین را خالی از حجت نگذاشته، و در هر عصری، راهنمایی كه مردم را به سوی خدا هدایت كند، قرار داده، و او را حجت بر خلق ساخته؛ هر كس او را پیروی كند، رستگار گردد و هركس تخلف ورزد، هلاك شود. [10] .

در كافی، از ذریح محاربی، نقل شده كه گفت: شنیدم امام صادق (ع) فرمود: هر كس گرفتاری مؤمنی را كه در سختی افتاده رفع كند، خدا حوائج دنیا و آخرتش را آسان كند.

آن گاه فرمود: تا زمانی كه مؤمن در راه كمك به برادرش باشد، خدا در راه كمك به اوست. [11] .



[ صفحه 191]




[1] به فتح ذال و كسر راء.

[2] رجال الطوسي، ص 191.

[3] رجال نجاشي، ص 117 - خلاصة الاقوال، علامه حلي، ص 35.

[4] فهرست طوسي، ص 136 - رجال نجاشي، ص 117.

[5] سوره حج، آيه 29.

[6] من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 290 - معاني الاخبار، ص 340 - وسائل الشيعه، ج 10، ص 253 - بحارالانوار، ج 47، ص 338.

[7] از اصحاب امام صادق (ع) مي باشد (رجال الطوسي، ص 229).

[8] تنقيح المقال، ج 1، ص 420، رديف 3909 - سفينة البحار، ص 481.

[9] من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 117 - تهذيب الاحكام، ج 6، ص 198 - اختصاص، شيخ مفيد، ص 86 - وسائل الشيعه، ج 13، ص 95)مرحوم شيخ حر عاملي مي فرمايد: نقل اين حديث به وسيله ابن ابي عمير توثيق ذريح است).

[10] رجال كشي، ص 319.

[11] اصول كافي، ج 2، باب گشودن گرفتاري مؤمن، ص 160.